مرد عزیز

معذرت میخواهم که پنهانی نوشته ات را خواندم و دو مرتبه معذرت میخواهم که بی اطمینان از اینکه آیا برای من نوشته ای به خودم جرات پاسخ نوشتن را میدهم سه مرتبه عذر میخواهم اگر جوابم شایسته نیست..

این روزها سعی میکنم به تو فکر نکنم، می دانم که اینکار فقط سبب دوباره یاداوریت به خودم میشود اما واقعا سعی میکنم که به تو فکر نکنم.

این روزها فکر کردن به تو خیلی بیشتر از آنکه تو برای از دست دادن عشقش غمگین بودی، برایم دردناک است، اگر روزهای خمودگیت میخواستم برایت بمیرم، حالا خودم احساس جان به سر شدن میکنم و متاسفانه هرروزه دیدنت، بوی عطرت، شنیدن صدایت، حکم جیغ اطرافیان برای محتضر را دارد و فقط مرگ دردناکم را عقب میندازد.

من خودم را غرق کار میکنم، میدانم که دیگر وقت آمدن نداری، هر روز تا دوساعتی بعد از شروع شب کار میکنم برمیگردم خانه و میخوابم!

و گریه میکنم، خیلی گریه میکنم،متاسفانه تمام توانم را از دست داده ام، متاسفانه بدون توجه به مکان و زمان و آدمهای اطرافم شروع میکنم به گریه کردنی تمام نشدنی، اولش هی با دستمال چشمهام را فشار میدهم قبل از ریختن اشکهایم پاکشان میکنم اما بعد انگار دارم میمیرم و احمقانه برای زنده ماندن گریه میکنم.

و مردنی ترین لحظه دنیا لحظه ای است که تو حتی غمم را نمیبینی، دردم را نمیفهمی و ادعا میکنی دوستم داری و سنگ سنگین روی سینه ام مشابه لحدی است که کسی را زنده به گور میکند.

هیچ کجای زندگی ام، عشق قرار نبود این باشد، کاش همانطور که میگفتی عاشق تصورم از تو بودم و پاشیدنشان از هم تورا از زندگی ام میشست، متاسفانه این روزها هرچه تو بدتر میشوی غمگین تر میشوم نه برای از دست رفتن این رابطه، برای مهری که ظلم ناروا و دل تنگم بیشترش میکند.

میدانی آسانترین کار دنیا کتاب کردن تو و گذاشتنت توی جیب نداشته ام است، اصلا آسانترین کار دنیا دوختن جیبی برای حمل تویِ صرفا کتاب است!

میدانی من اولین باری که خواندم مرلین مونرو خواست در اوج بمیرد، عاشق ایده اش شدم؟ میدانستی که نوشتن عاشقانه هایم با تو حتی با پایان باز و تمام شدنش خیلی راحت تر از قصه های شفاهی هرروزه است؟

کاش ندانی که چطور آتش به دلم میندازی و چطور تن پاره پاره ام را هزارپاره میکنی، کاش ندانی که درد دانسنت را هم متاسفانه تاب میاورم برای ماندنت و نمیفهمی هااا این بیچاره هم آدم بود،  احساس داشت!

کاش باورت میشد که تاثیرت توی احساسم و زندگیم چه عمقی دارد...

کاش همان اندازه که بلد بودم رها کردنت را، میخواستم رهایت کنم...

میدانم درد دارد شنیدنش اما کاش بخواهم رهایت کنم و با یک پایان باشکوه جاودانه شود قصه مان.

تو حتی با گفتنم هم هیچوقت نخواهی فهمید حین نوشتن این جواب چندبار اشکم را پاک کردم چندبار دست لرزانم را مشت کردم و نخواهی دید که تماش سرکش های  ک و مدهایم، همه دنباله های میم و آ یم لرزیده اند تا نوشته شوند.

غم انگیز آنجایی بود که نمیدانستم از تمام شبکه های اجتماعی ات حذفم کردی، زنگ میزدم برای رفع کار و با خودم گفتم میرسم خانه خبر میدهم که چقدر هوا سرد شده چقدر باران قشنگ میبارد چقدر خانه گرم اما خالیست...

لعنت به تو زن احمق

لعنت بر دلت

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

امروز همکارم میگفت اگه زنگ گوشیتو عوض نکنی میرم به مدیر میگم (سرود زن مهدی یراحی)

گفتم برو بگو

میدونی این حق منه که برای زنگ گوشیم تصمیم بگیرم حق منه که نخوام فراموش کنم چی شده و کسی حق نداره ازم بگیرش.

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

مدیر بخشم اینطوریه که : چرا اشتباه کردی؟ نمیدونستم اشتباهه! یعنی چی نمیدونستی اشتباهه پس چرا کردی؟ چون فرضم فلان چیز بود! فرضت اشتباه بود چرا انجامش دادی؟ خب چون تو گفتی درسته! یعنی چی دارم میگم اشتباهه!؟ خب نمیدونستم به حرفم گوش میدی؟ نه گوش نمیدم! خب پس چی بگم وقتی هی میگم گوش نمیدی!! یعنی چی دارم میگم چرا این اشتباهو کردی؟ خب چون نمیدونستم چیکار کنم؟؟؟ اخراجی! باشه. همه چیزتم بردار ببر! باشه. (مکالمه با داد شروع و با داد تمام میشه)

همکارها اینطوری ان: چرا داد زدی؟ چرا جوابش رو دادی؟ چرا بهش احترام نذاشتی؟

واقعا چرا درک اینکه احترام یه چیز متقابله و من آدمی نیستم که وقتی ازم میپرسن چرا جواب ندم سخته؟! وقتی داره سرم داد میزنه حالت تدافعی من هم داد زدنه! وقتی میگم نمیدونستم اشتباه کردم و باز هی میپرسه من هیچ جواب جدیدی جز نمیدونستم ندارم که بدم!

این روزها فهمیدم اونایی که میتونن خودکشی کنند اما نمیکنند واقعا مبارزهای بزرگی ان، زندگی کردن خیلی سخته

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

رفتار درست با کسی که باهات قهرمیکنه چون باهاش قهر نکردی چیه؟ بغیر از تجویز قرص های صورتی